آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Bedraggle

bəˈdræɡl̩ bɪˈdræɡl̩

معنی bedraggle | جمله با bedraggle

verb - transitive

خیس کردن، روی زمین کشیدن و چرک کردن، کثیف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the bedraggled clothes of those beggars

لباس‌های گل‌آلود آن گدایان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bedraggle

  1. verb make wet and dirty, as from rain
    Synonyms:

ارجاع به لغت bedraggle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bedraggle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bedraggle

لغات نزدیک bedraggle

پیشنهاد بهبود معانی