امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bespoken

American: bɪˈspoʊkən British: bɪˈspəʊkən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
سفارشی، قراردادی، نامزدی، نامزد شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bespoken

  1. adjective (of clothing) custom-made
    Synonyms: tailored, bespoke, made-to-order, tailor-made
  2. adjective Pledged to be married
    Synonyms: betrothed

ارجاع به لغت bespoken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bespoken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bespoken

لغات نزدیک bespoken

پیشنهاد بهبود معانی