فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Black Market

ˈblækˈmɑːrkət blækˈmɑːkɪt

معنی‌ها و نمونه‌جمله

idiom noun

اقتصاد بازار سیاه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

He was arrested for selling music tapes on the black market.

به‌دلیل فروش نوار موسیقی در بازار سیاه دستگیر شد.

verb - transitive

اقتصاد دربازار سیاه معامله کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد black market

  1. noun illegal commerce
    Synonyms:
    underground run underground market shady dealings illegal sales illicit business gray market bootleg market illegitimate business underworld market

ارجاع به لغت black market

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «black market» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/black-market

لغات نزدیک black market

پیشنهاد بهبود معانی