Blat

American: blat British: blat
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive verb - intransitive adverb
فریاد‌کردن، نعره‌زدن، بع‌بع کردن، (عامیانه) بی‌ملاحظه حرف‌زدن، بی‌معنی و بی‌ملاحظه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blat

  1. verb Cry plaintively
    Synonyms: bleat, blate, baa

ارجاع به لغت blat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blat

لغات نزدیک blat

پیشنهاد بهبود معانی