با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Blastula

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun plural
    زیست‌شناسی بلاستولا، رویانرده (مرحلهای از رشد رویان که عبارت است از یک رده سلول که تشکیل حفره یا کیسهای را می‌دهند)، تنداله
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد blastula

  1. noun Early stage of an embryo produced by cleavage of an ovum; a liquid-filled sphere whose wall is composed of a single layer of cells; during this stage (about eight days after fertilization) implantation in the wall of the uterus occurs
    Synonyms: blastosphere

ارجاع به لغت blastula

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blastula» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blastula

لغات نزدیک blastula

پیشنهاد بهبود معانی