Blate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌رنگ، کند، کودن، عاری از احساسات، روح مرده، کم‌رو، محجوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blate

  1. verb cry plaintively
    Synonyms:
    baa bleat blat
  1. adjective Disposed to avoid notice; ; (`blate' is a Scottish term for bashful)
    Synonyms:
    bashful

ارجاع به لغت blate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blate

لغات نزدیک blate

پیشنهاد بهبود معانی