Blatantly Obvious

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
کاملا واضح، آشکارا، تابلو link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- It was blatantly obvious that he was lying.
- کاملا واضح بود که او دروغ می گفت.
- The bias in the report was blatantly obvious.
- تبعیض در گزارش آشکارا مشهود بود (تابلو بود).
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت blatantly obvious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blatantly obvious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blatantly-obvious

لغات نزدیک blatantly obvious

پیشنهاد بهبود معانی