با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Bloodred

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت در حالت صفت (adjective): blood-red

    شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): blood red

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    رنگ خون‌رنگ، به رنگ خون، قرمز خونی
    آموزش تمامی رنگ ها به زبان انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The sky turned bloodred as the sun began to set behind the mountains.
    - با غروب خورشید در پشت کوه‌ها، آسمان خون‌رنگ شد.
    - blood-red lipstick
    - رژ لب خون‌رنگ
    - Blood red is my favorite color.
    - قرمز خونی رنگ موردعلاقه‌ی من است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت bloodred

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bloodred» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bloodred

    لغات نزدیک bloodred

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی