فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bloodline

ˈblʌdlaɪn ˈblʌdlaɪn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

دودمان، (درمورد حیوان) اصل و نسب، درجه‌ی اصالت، دودمان درخت، سلسله‌ی خونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

His bloodline is traced back to royalty.

سلسله‌ی خونی او به خانواده‌ی سلطنتی بازمی‌گردد.

He takes great pride in his Native American bloodline.

او به اصالت بومی آمریکایی خود افتخار می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bloodline

  1. noun one's ancestors or their character or one's ancestral derivation
    Synonyms:
    ancestry family origin lineage descent parentage blood birth stock extraction genealogy pedigree line blood line seed stemma

ارجاع به لغت bloodline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bloodline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bloodline

لغات نزدیک bloodline

پیشنهاد بهبود معانی