امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Border Security

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun
امنیت مرزی، حفاظت مرزی (مجموعه‌اقدامات و تدابیر حفاظتی برای جلوگیری از تهدیدات امنیتی و ورود غیرمجاز افراد و کالاها به کشور)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The government increased funding for border security measures.
- دولت بودجه‌ی اقدامات امنیت مرزی را افزایش داد.
- Critics often question the effectiveness of border security policies.
- منتقدان اغلب اثربخشی سیاست‌های امنیت مرزی را زیر سؤال می‌برند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد border security

  1. noun the measures and strategies implemented by a country to protect its borders from illegal activities, such as smuggling, human trafficking, and unauthorized immigration, while also ensuring the lawful movement of people and goods

ارجاع به لغت border security

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «border security» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/border-security

لغات نزدیک border security

پیشنهاد بهبود معانی