آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Bring Back Memories

معنی bring back memories | جمله با bring back memories

collocation

خاطرات را زنده کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Seeing that old photo brought back memories of my childhood.

دیدن آن عکس قدیمی خاطرات دوران کودکی‌ام را زنده کرد.

The music brought back memories of our first date.

آن موسیقی خاطرات اولین قرارمان را زنده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bring back memories

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bring back memories» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bring-back-memories

لغات نزدیک bring back memories

پیشنهاد بهبود معانی