فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bumfuzzle

bʌmˈfʌzəl bʌmˈfʌzəl

گذشته‌ی ساده:

bumfuzzled

شکل سوم:

bumfuzzled

سوم‌شخص مفرد:

bumfuzzles

وجه وصفی حال:

bumfuzzling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

گیج شدن، دستپاچه شدن، سردرگم کردن، در حیرت فرو بردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The sudden plot twist in the movie bumfuzzled everyone in the theater.

چرخش ناگهانی داستان فیلم، همه‌ی حاضران در سینما را گیج کرد.

He tried to explain the concept, but it only served to bumfuzzle his classmates further.

او سعی کرد این مفهوم را توضیح دهد؛ اما این کار فقط باعث سردرگم کردن بیشتر همکلاسی‌هایش شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bumfuzzle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bumfuzzle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bumfuzzle

لغات نزدیک bumfuzzle

پیشنهاد بهبود معانی