گذشتهی ساده:
bumped upشکل سوم:
bumped upسومشخص مفرد:
bumps upوجه وصفی حال:
bumping upافزایش دادن، بالا بردن، بالا کشیدن، زیاد کردن، بیشتر کردن
They bumped up the volume of the music during the party.
آنها درطول مهمانی صدای موسیقی را بالا بردند.
Due to inflation, the government had to bump up the minimum wage.
بهدلیل تورم، دولت مجبور شد حداقل دستمزد را افزایش دهد.
ارتقا دادن، بالا بردن (مسافر به کلاس بالاتر در قطار یا هواپیما)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Getting bumped up to first class was a pleasant surprise.
ارتقا به فرست کلاس، سورپرایزی خوشایند بود.
They bumped me up to the front row without extra charge.
بدون هزینهی اضافه، من را به ردیف جلو ارتقا دادند.
گذشتهی ساده bump up در زبان انگلیسی bumped up است.
شکل سوم bump up در زبان انگلیسی bumped up است.
وجه وصفی حال bump up در زبان انگلیسی bumping up است.
سومشخص مفرد bump up در زبان انگلیسی bumps up است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bump up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bump up