شکل نوشتاری دیگر این لغت: cabinet-maker
کابینتساز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My uncle is a skilled cabinetmaker
عموی من کابینتساز ماهری است.
It takes years of training and apprenticeship to become a master cabinet-maker.
برای تبدیل شدن به کابینتساز چیرهدست، سالها آموزش و کارآموزی لازم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cabinetmaker» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cabinetmaker