امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cam

    kæm kæm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    دندانه (در مسلسل)، تپه کوچک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cam

    1. noun A river in east central England that flows past Cambridge to join the Ouse River
      Synonyms:
      River Cam Cam River
    1. adjective
      Synonyms:
      askew awry cog crooked cylinder disk shaft tappet trippet

    Collocations

    ارجاع به لغت cam

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cam

    لغات نزدیک cam

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return