امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Capital Investment

ˌkæpɪt̬l ɪnˈvestmənt ˌkæpɪtl ɪnˈvestmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrase
اقتصاد کسب‌وکار سرمایه‌گذاری ثابت link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- capital investment in renewable energy
- سرمایه‌گذاری ثابت در انرژی تجدیدپذیر
- The company's CEO emphasized the importance of capital investment in innovation.
- مدیرعامل شرکت بر اهمیت سرمایه‌گذاری ثابت در نوآوری تاکید کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد capital investment

  1. noun money invested in a business
    Synonyms:
    capital expenditure capital expense capital spending

ارجاع به لغت capital investment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «capital investment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capital-investment

لغات نزدیک capital investment

پیشنهاد بهبود معانی