Carabiner معنی

ˌkerəˈbiːnər ˌkærəˈbiːnə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: karabiner

  • Countable Noun
    (حلقه‌ی فلزی دارای دهانه‌ی فنردار برای اتصال سریع و برگشت‌پذیر دهانه) کارابین
    • - I attached my keys to my belt loop with a carabiner.
    • - کلیدهایم را با کارابین به حلقه‌ی کمربندم وصل کردم.
    • - The mountain climber attached a karabiner to the rope for extra safety.
    • - این کوهنورد به‌منظور ایمنی بیشتر یک کارابین را به طناب متصل کرد.

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک carabiner