Carabineer معنی

ˌkɑːrəbəˈniːr ˌkærəbɪˈnɪə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل‌ها نیز نوشته می‌شود: carbineer و carabinier

  • Countable Noun
    سرباز سواره‌نظام دارای تفنگ کارابین، سرباز مسلح دارای سلاح کارابین
    • - fifty carabineers
    • - پنجاه سرباز دارای تفنگ کارابین
    • - We passed the night, in the house of a carabinier, a tall athletic figure, who met us at the gate, armed with a gun.
    • - شب را در خانه‌ی یکی از تفنگچی‌های کارابین گذراندیم، مردی بلندقامت و ورزشکار که با اسلحه ما را در دروازه ملاقات کرد.

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک carabineer