آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

بچه‌بازی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bachche baazi /

childish behavior, childishness, child's play, infantilization, infantlism

childish behavior

childishness

child's play

infantilization

infantlism

رفتار بچه‌گانه

بچه‌بازی را تمام کن و متناسب با سنت رفتار کن!

Stop being childish behavior and act your age!

بچه‌بازی او همه را در جلسه اذیت کرد.

His childishness annoyed everyone at the meeting.

اسم
فونتیک فارسی / bachche baazi /

pedophilia, pederasty, sodomy, child abuse, buggery

pedophilia

pederasty

sodomy

child abuse

buggery

رابطه‌ی جنسی با کودکان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

بچه‌بازی یک اختلال روانی جدی است که شامل جذب جنسی بزرگسال به کودکان می‌شود.

Pedophilia is a serious psychological disorder involving an adult's sexual attraction to children.

قوانین علیه بچه‌بازی در بسیاری از کشورها سخت‌گیرانه است تا از کودکان در برابر سوءاستفاده محافظت شود.

Laws against pederasty are strict in many countries to protect children from abuse.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بچه‌بازی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
رفتارنسنجیده اعمال نامعقول
مترادف:
کار ناشایست غلام‌بارگی

ارجاع به لغت بچه‌بازی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بچه‌بازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بچه‌بازی

لغات نزدیک بچه‌بازی

پیشنهاد بهبود معانی