other, another, a different one
other
another
a different one
ساختن یک مدرسهی دیگر از نظر جمعیتشناسی قابل توجیه نیست.
Demographics do not justify the construction of another school.
آنان از سیاست عدم مداخله (نادرآمیزی) در امور کشورهای دیگر پیروی میکنند.
They follow a hands-off policy in the affairs of other countries.
more, extra, further, else, again
more
extra
further
else
again
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دیگر چه خبر؟
Any more news?
اگر سردت میشود یک پتوی دیگر هم بردار.
If you are cold, take an extra blanket.
next, the other, another, the second, after, else, following, alternative
next
the other
another
the second
after
else
following
alternative
هفتهی دیگر آزمونهای میانترم ما آغاز میشوند.
Our midterms begin next week.
یک موشک دیگر بهسوی ماه پرتاب کردند.
They fired a second rocket shot at the moon.
after this, more (than this), no more, no longer
after this
more
no more
no longer
دیگر او را جزو دوستان خود به شمار نمیآورم.
I no longer count him among my friends.
شوهری که زن خود را از هر چیز دیگر بیشتر دوست دارد
a husband who loves his wife more than anything else
کلمهی «دیگر» در زبان انگلیسی به other ترجمه میشود.
واژهی other یکی از بنیادیترین کلمات در زبان انگلیسی است که برای اشاره به افراد، اشیاء، یا مفاهیمی استفاده میشود که متفاوت از آنچیزی هستند که پیشتر ذکر شده یا در حال حاضر مورد توجه است. این واژه میتواند نقش صفت، ضمیر یا حتی اسم را در جمله ایفا کند. در زبان فارسی نیز «دیگر» برای تفکیک، مقایسه یا بیان تفاوت میان چند چیز یا نفر بهکار میرود و بار معنایی انعطافپذیری دارد که در بافتهای مختلف تغییر میکند.
در سطح ساختاری، other بهعنوان صفت، همراه با اسم میآید تا به یک چیز یا فرد متفاوت اشاره کند. برای مثال: the other book (کتاب دیگر)، other people (مردم دیگر). این کاربرد بهویژه در توصیف تفاوتها یا مقایسه میان گزینهها پرکاربرد است. اگر بدون اسم استفاده شود، other میتواند نقش ضمیر بگیرد، مانند: some went to the park, others stayed home (برخی به پارک رفتند، دیگران در خانه ماندند).
واژهی «دیگر» یا other در زمینههای مفهومی و فلسفی نیز معناهای عمیقتری پیدا میکند. در علوم انسانی، بهویژه در مطالعات فرهنگی و روانشناسی، مفهوم «دیگری» یا the Other به شخص، گروه یا فرهنگی اطلاق میشود که بهعنوان متفاوت یا بیرون از «خود» درک میشود. این تمایز گاه میتواند به سوگیری، جداسازی یا حتی تبعیض منجر شود، بهویژه اگر درک از «دیگری» مبتنی بر پیشداوری و ناآگاهی باشد.
در زبان محاوره و کاربرد روزمره، واژهی «دیگر» میتواند به معنای «باقیمانده» یا «اضافی» نیز بهکار برود. مثلاً در جملهی «دیگر چیزی نمانده» یا «دو نفر دیگر هنوز نیامدهاند» از این واژه برای اشاره به مقدار یا تعداد اضافی نسبت به وضعیت فعلی استفاده میشود. در انگلیسی نیز همین معنا از طریق ساختارهایی مانند another, the rest, یا additional بیان میشود، گرچه هرکدام تفاوتهای ظریفی با other دارند.
انعطافپذیری واژهی «دیگر» در زبان فارسی و معادل انگلیسیاش یعنی other، آن را به ابزاری پرکاربرد در بیان تفاوتها، مقایسهها، انتخابها و نگاههای بینالاذهانی تبدیل کرده است. تسلط بر کاربرد درست این واژه در زبان دوم، برای رسیدن به بیان دقیقتر، بسیار ارزشمند است؛ چرا که نقش مهمی در انتقال معنا، بهویژه در بافتهای رسمی، ادبی، و تحلیلی ایفا میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دیگر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیگر