آخرین به‌روزرسانی:

Carsick

ˈkɑːrsɪk ˈkɑːˌsɪk

معنی و نمونه‌جمله

adjective

مبتلا به‌ به‌هم‌خوردگی حال در اتومبیل، بدماشین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Do you get carsick?

آیا در ماشین حال شما به هم می‌خورد؟

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carsick

  1. adjective experiencing motion sickness
    Synonyms:
    seasick airsick air sick

ارجاع به لغت carsick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carsick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carsick

لغات نزدیک carsick

پیشنهاد بهبود معانی