همچنین cartouch نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار cartouche رایج است.
(طرحی بیضیشکل که یکی از انتهاهای آن خطی مماس بر بیضی کشیده شده است و نشانگر آن است که متن محصورشده نامی سلطنتی است) کارتوش
The archaeologist carefully examined the hieroglyphs inscribed on the ancient cartouche.
این باستانشناس هیروگلیفهای حکشده روی کارتوش باستانی را بهدقت بررسی کرد.
The ancient Egyptian king was depicted in a golden cartouch.
پادشاه مصر باستان در یک کارتوش طلایی به تصویر کشیده شده است.
معماری فریم/قاب تزیینی یا زینتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the antique cartouche
قاب زینتی کهن
The cartouch of the building was a stunning blend of traditional and modern styles.
قاب تزیینی این بنا ترکیبی خیرهکننده از سبکهای سنتی و مدرن بود.
فشنگ کاغذی
The hunter carefully loaded the cartouche before heading out into the woods.
شکارچی قبل از اینکه به جنگل برود فشنگ کاغذی را با دقت پر کرد.
the cartouch of the gun
فشنگ کاغذی تفنگ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cartouche» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cartouche