امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cast Iron

ˈkæstˈaɪərn kɑːstˈaɪən
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): cast-iron

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
چدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- This frying pan is made of cast iron.
- این ماهیتابه از چدن ساخته شده است.
- The antique lamp was made of cast iron.
- لامپ عتیقه از چدن ساخته شده بود.
adjective
چدنی، از جنس چدن
- a cast-iron frying pan
- ماهیتابه‌ی چدنی
- The factory produced a wide range of cast-iron products.
- این کارخانه طیف گسترده‌ای از محصولات چدنی را تولید می‌کرد.
- The cast-iron teapot kept the tea warm for hours.
- قوری چدنی ساعت‌ها چای را گرم نگه می‌داشت.
adjective
بسیار قوی، آهنین، سفت‌وسخت، بسیار محکم، استوار
- a man of cast-iron will
- مردی با اراده‌ی آهنین
- His cast-iron beliefs prevented him from accepting any new ideas or perspectives.
- باورهای سفت‌وسخت او مانع از آن می‌شد که هر ایده یا دیدگاه جدیدی را بپذیرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cast iron

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cast iron» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cast-iron-2

لغات نزدیک cast iron

پیشنهاد بهبود معانی