با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Changeling

ˈtʃeɪndʒlɪŋ ˈtʃeɪndʒlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    ادبی بچه‌ی اشتباهی، بچه‌ی عوضی (در افسانه‌های جن و پری) (بچه‌ای که پریان به جای بچه‌ای که دزدیده‌اند می‌گذارند)
    • - The villagers were convinced that the crying baby in the crib was a changeling
    • - اهالی روستا متقاعد شده بودند که نوزادی که در گهواره گریه می‌کرد، اشتباهی است.
    • - In Celtic folklore, it was believed that fairies would replace newborns with changelings, who often displayed strange and unnatural characteristics.
    • - داستان پریان جادوگری شرور را به تصویر می‌کشید که در تاریکی شب بچه‌ی انسان را با بچه‌ی عوضی عوض می‌کرد.
  • noun countable
    قدیمی خائن (شخص)
    • - The spy was considered a changeling after he betrayed his country and joined the enemy.
    • - این جاسوس پس از خیانت به کشورش و پیوستن به دشمن، خائن به حساب می‌آمد.
    • - The soldier was labeled a changeling after he deserted his unit and joined the opposing army.
    • - سرباز پس از اینکه این سرباز یگان خود را ترک کرد و به ارتش مخالف پیوست، برچسب خائن روی او گذاشته شد.
  • noun countable
    قدیمی احمق، کودن، پخمه
    • - The changeling's lack of intellect was evident to everyone around him.
    • - فقدان عقل این احمق برای همه‌ی اطرافیانش مشهود بود.
    • - Despite his best efforts, the changeling could not comprehend the most basic of tasks.
    • - علی‌رغم تمام تلاش‌هایش، کودن نتوانست ابتدایی‌ترین وظایف را درک کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد changeling

  1. noun A person of subnormal intelligence
    Synonyms: idiot, imbecile, cretin, moron, half-wit, retard

ارجاع به لغت changeling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «changeling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/changeling

لغات نزدیک changeling

پیشنهاد بهبود معانی