فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Chief Constable

ˌtʃiːf ˈkɑːnstəbl ˌtʃiːf ˈkɑːnstəbl ˌtʃiːf ˈkʌnstəbl ˌtʃiːf ˈkʌnstəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    سربازرس، پاسبان ارشد
    • - The chief constable is responsible for the direction and control of the force.
    • - پاسبان ارشد مسئول هدایت و کنترل نیرو است.
    • - The ultimate decision must be made by the chief constable himself.
    • - تصمیم نهایی باید توسط خود پاسبان ارشد گرفته شود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت chief constable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chief constable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chief-constable

لغات نزدیک chief constable

پیشنهاد بهبود معانی