مدیرعامل (سازمان یا شرکت)
The chief executive of the company announced a merger with a competitor.
مدیرعامل این شرکت از ادغام با رقیب خبر داد.
The chief executive is responsible for making strategic decisions.
مدیرعامل مسئول اتخاذ تصمیمات استراتژیک است.
انگلیسی آمریکایی رئیس جمهور ایالات متحده (با حرف بزرگ)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The Chief Executive has the power to veto legislation passed by Congress.
رئیس جمهور ایالات متحده این اختیار را دارد که قوانین تصویبشده توسط کنگره را وتو کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chief executive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chief-executive