فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Choreograph

ˈkɔːriəɡræf ˈkɒriəɡrɑːf / / ˈkɔː-

گذشته‌ی ساده:

choreographed

شکل سوم:

choreographed

سوم‌شخص مفرد:

choreographs

وجه وصفی حال:

choreographing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

طرح رقص یا بالت را ریختن، درحال رقص یا بالت بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The workers' strike and uprising had been choreographed beforehand.

اعتصاب و بلوای کارگران از قبل طرح‌ریزی شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت choreograph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «choreograph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/choreograph

لغات نزدیک choreograph

پیشنهاد بهبود معانی