آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Clingy

ˈklɪŋi ˈklɪŋi

صفت تفضیلی:

clingier

صفت عالی:

clingiest

معنی clingy | جمله با clingy

adjective

چسبان، چسبنده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

The clingy dress hugged her curves.

لباس چسبان به پیچ‌وقوس بدن او می‌چسبید.

The clingy gel kept the decorations securely in place during the party.

ژل چسبنده، تزئینات را در طول مهمانی در جای خود محکم نگه می‌داشت.

adjective

وابسته (از نظر عاطفی)، سیریش، آویزان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

His clingy ex-girlfriend called him multiple times a day.

دوست‌دختر سابق آویزانش چند بار در روز با او تماس می‌گرفت.

The clingy child refused to let go of her mother's hand.

کودک وابسته حاضر نشد دست مادرش را رها کند.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج clingy

صفت تفضیلی clingy چی میشه؟

صفت تفضیلی clingy در زبان انگلیسی clingier است.

صفت عالی clingy چی میشه؟

صفت عالی clingy در زبان انگلیسی clingiest است.

ارجاع به لغت clingy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clingy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clingy

لغات نزدیک clingy

پیشنهاد بهبود معانی