آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Clinical

ˈklɪnɪkl ˈklɪnɪkl

معنی clinical | جمله با clinical

adjective C1

(درمان، آموزش) بالینی، کلینیکی، بستری، وابسته به بستر بیمار، واقع شونده بر بالین بیمار

a clinical thermometer

درجه، دماسنج بالینی

a clinical psychologist

روانشناس بالینی

adjective

(مجازی) (برخورد، نگرش) واقع‌بینانه، خونسردانه، سرد، بی‌احساس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective

(اتاق و غیره) ساده، بدون تزیین

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clinical

ارجاع به لغت clinical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clinical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clinical

لغات نزدیک clinical

پیشنهاد بهبود معانی