فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Clinic

ˈklɪnɪk ˈklɪnɪk

شکل جمع:

clinics

معنی و نمونه‌جمله‌ها

countable B1

درمانگاه، بالینی، مطب، بیمارستان، کلینیک خصوصی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He closed his private practice and started working for a clinic.

او مطب خصوصی خود را بست و در درمانگاهی مشغول به کار شد.

a child health clinic

درمانگاه بهداشت کودک

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a family planning clinic

اندرزگاه تنظیم خانواده

a six-day basketball clinic

آموزش شش روزه‌ی بسکتبال

They will offer a clinic on the latest developments in computers.

آن‌ها یک دوره‌ی آموزشی درباره‌ی آخرین پیشرفت‌های کامپیوتر ارائه خواهند داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clinic

  1. noun medical center
    Synonyms:
    hospital dispensary infirmary surgery center sick bay

ارجاع به لغت clinic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clinic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clinic

لغات نزدیک clinic

پیشنهاد بهبود معانی