شکل نوشتاری دیگر این لغت: club-house
باشگاه (ساختمانی که در آن اعضای باشگاه گرد هم میآیند و رویدادهای اجتماعی را برگزار میکنند)
We met at the clubhouse.
در محل باشگاه ملاقات کردیم.
Members of the book club often gather at the club-house to discuss and review the latest literary works.
اعضای باشگاه کتاب اغلب برای بحث و بررسی تازهترین آثار ادبی در باشگاه گرد هم میآیند.
ورزش رختکن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The basketball team's clubhouse was filled with the smell of sweat and adrenaline before a big game.
رختکن تیم بسکتبال پیش از بازی بزرگ پر از بوی عرق و آدرنالین شده بود.
The football team's club-house was decorated with motivational posters.
رختکن تیم فوتبال با پوسترهای انگیزشی آراسته شده بود.
کلابهاوس (شبکهای اجتماعی که بر پایهی گفتوگوی صوتی است)
The clubhouse has revolutionized the way we communicate and interact with people from all over the world.
کلابهاوس نحوهی ارتباط و تعامل ما با مردم سراسر جهان را متحول کرده است.
The clubhouse has helped me expand my knowledge and learn from experts in various fields.
کلابهاوس به من کمک کرده تا دانش خود را گسترش دهم و از متخصصان در زمینههای مختلف بیاموزم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clubhouse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clubhouse