بهطور امروزی، بهطور مدرن (بهگونهای که مربوط به زمان حال باشد)
The fashion designer's collection was praised for its unique and contemporarily styled garments.
مجموعهی این طراح مد به دلیل لباسهای منحصربهفرد و سبک امروزیاش مورد ستایش قرار گرفت.
The artist's work is characterized by its use of bold colors and contemporarily inspired themes.
مشخصهی کار این هنرمند استفاده از رنگهایی که جلب توجه میکنند و مضامین الهامگرفتهشدهی مدرن است.
بهطور معاصر، بهطور همزمان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The data can be handled contemporarily.
مدیریت دادهها بهطور همزمان امکانپذیر است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «contemporarily» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contemporarily