آخرین به‌روزرسانی:

Copyright

ˈkɑːpiraɪt ˈkɒpiraɪt

گذشته‌ی ساده:

copyrighted

شکل سوم:

copyrighted

سوم‌شخص مفرد:

copyrights

وجه وصفی حال:

copyrighting

شکل جمع:

copyrights

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable C1

کپی‌رایت، حق نشر، حق تکثیر (انحصاری) (حق قانونی کنترل تولید و فروش کتاب و نمایشنامه و فیلم و عکس و قطعه موسیقی و غیره)

The copyright on this book ensures that no one can reproduce or distribute it without permission.

کپی‌رایت این کتاب تضمین می‌کند که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را بدون اجازه تکثیر یا توزیع کند.

The company's legal team reviewed the copyright laws before releasing the product.

تیم حقوقی این شرکت پیش از انتشار محصول، قوانین حق نشر را بازبینی کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

On May 31, 1790, the first copyright law is enacted under the new United States Constitution.

در ۳۱ مه ۱۷۹۰میلادی، نخستین قانون کپی‌رایت بر اساس قانون اساسی جدید ایالات متحده‌ی آمریکا تصویب شد.

verb - transitive

کپی‌رایت (اثری) را گرفتن، اخذ کردن حق نشر، گرفتن حق تکثیر (انحصاری)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

We need to copyright our new logo.

باید کپی‌رایت نشان‌واره‌ی جدیدمان را بگیریم.

I need to copyright my latest book before I publish it.

پیش از انتشار تازه‌ترین کتابم باید حق نشر بگیرم.

adjective

دارای کپی‌رایت، دارای حق نشر، دارای حق تکثیر، مربوط به کپی‌رایت

the copyright owner

مالک دارای حق نشر

copyright song

آهنگ دارای کپی‌رایت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد copyright

  1. noun a document granting exclusive right to publish and sell literary or musical or artistic work
    Synonyms:
    right of first publication

ارجاع به لغت copyright

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «copyright» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/copyright

لغات نزدیک copyright

پیشنهاد بهبود معانی