خیلی گران بودن، خرج سرسامآور داشتن، خرج هنگفت داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His car looks simple, but maintaining it costs a fortune.
ماشینش ساده به نظر میرسد، اما نگهداری آن خرج هنگفتی دارد.
The painting by that famous artist costs a fortune now.
تابلوی نقاشی آن هنرمند مشهور حالا قیمت سرسامآوری دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cost a fortune» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cost-a-fortune