فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cremate

ˈkriːmeɪt krəˈmeɪt

گذشته‌ی ساده:

cremated

شکل سوم:

cremated

سوم‌شخص مفرد:

cremates

وجه وصفی حال:

cremating

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

سوزانیدن و خاکستر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Hindus cremate dead bodies.

هندوها اجساد مردگان را می‌سوزانند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cremate

  1. verb
    Synonyms:
    burn scorch char incinerate incremate

ارجاع به لغت cremate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cremate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cremate

لغات نزدیک cremate

پیشنهاد بهبود معانی