فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Crisper

American: ˈkrɪspər British: ˈkrɪspə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت عالی:

    crispest

معنی

  • noun
    آنچه که خوردنی‌ها را ترد و تازه نگه می‌دارد (برای مثال در یخچال)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت crisper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crisper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crisper

لغات نزدیک crisper

پیشنهاد بهبود معانی