آخرین به‌روزرسانی:

Cultural Adaptation

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun

انطباق فرهنگی، سازگاری فرهنگی (فرایند سازگاری افراد با هنجارها، ارزش‌ها، آداب‌ورسوم، و شیوه‌های زندگی در محیط فرهنگی جدید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The research focused on cultural adaptation among immigrant communities.

این تحقیق بر سازگاری فرهنگی در جوامع مهاجر متمرکز بود.

Cultural adaptation can lead to improved social cohesion.

انطباق فرهنگی می‌تواند به تقویت انسجام اجتماعی منجر شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cultural adaptation

  1. noun the process by which individuals or groups adjust to a new culture or environment

ارجاع به لغت cultural adaptation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cultural adaptation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cultural-adaptation

لغات نزدیک cultural adaptation

پیشنهاد بهبود معانی