فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Cyclically
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
به‌صورت گردشی، به‌طور چرخشی، به‌صورت دَوَرانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
events that occur cyclically
رویدادهایی که به‌صورت گردشی رخ می‌دهند
Constructs were cyclically tested.
سازه‌ها به‌صورت گردشی آزمایش شدند.
لغات هم‌خانواده cyclically
-
nouncycle
-
adverbcyclically
ارجاع به لغت cyclically
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «cyclically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cyclically
لغات نزدیک cyclically
- - cyclic shift
- - cyclical
- - cyclically
- - cycling
- - cyclist