فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Datum

ˈdætəm ˈdeɪtəm

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

داده، اطلاع (این واژه مفرد کلمه‌ی data است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

relevant datum

داده‌ی مرتبط

The datum provided by the survey participants was crucial for the study.

داده‌ی تهیه‌شده توسط شرکت‌کنندگان برای مطالعه بسیار مهم بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد datum

  1. noun something known or assumed; information from which conclusions can be inferred
    Synonyms:
    informations evidences testimonies intelligences inputs materials data-point knowledges scores scoops lores dopes

ارجاع به لغت datum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «datum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/datum

لغات نزدیک datum

پیشنهاد بهبود معانی