آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Day Care

ˈdeɪˈker deɪkeə

معنی day care | جمله با day care

noun uncountable

کودک‌داری، مهد کودک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Nurseries provide day care for fifty percent of children under five.

مهد کودک‌ها پنجاه درصد بچه‌های زیر پنج سال را نگهداری می‌کنند.

inadequate day-care services

خدمات ناکافی مهد کودک

نمونه‌جمله‌های بیشتر

It's so expensive to have two children in day care.

فرستادن دو کودک به مهد کودک بسیار پرهزینه است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد day care

  1. noun childcare during the day
    Synonyms:
    child care daycare nursery nursery school preschool playschool créche infant school day nursery after-school care
  1. noun child care center
    Synonyms:
    nursery school kindergarten pre-school pre-K playgroup babysitter

ارجاع به لغت day care

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «day care» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/day-care

لغات نزدیک day care

پیشنهاد بهبود معانی