به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Day In, Day Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    (درباره‌ی موضوعات و چیزهای خسته‌کننده) به‌طور همیشگی، مکرراً، به‌طور یکنواخت، (عامیانه) همیشه‌ی خدا
    • - I worked with you day in, day out.
    • - همیشه‌ی خدا باهات کار می‌کردم.
    • - I do the same things day in, day out.
    • - همیشه‌ی خدا همین کارها رو انجام می‌دم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد day in, day out

  1. adverb all the time
    Synonyms: everyday, month in month out, on and on, regularly, week in week out, without exception, year in year out

ارجاع به لغت day in, day out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «day in, day out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/day-in-day-out

لغات نزدیک day in, day out

پیشنهاد بهبود معانی