فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dead On Time

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

دقیقا سر وقت، راس ساعت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The train arrived dead on time.

قطار دقیقا سر وقت رسید.

She promised to be here at 8 pm, and she was dead on time.

او قول داد ساعت ۸ شب اینجا باشد و راس ساعت آمد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dead on time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dead on time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dead-on-time

لغات نزدیک dead on time

پیشنهاد بهبود معانی