(به گونهای که بر اساس خواستههای اکثر مردم باشد) بهصورت دموکراتیک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was the country's first democratically elected president.
او نخستین رئیسجمهور این کشور بود که بهصورت دموکراتیک انتخاب شد.
Wage scales should be decided democratically.
میزان دستمزد باید بهصورت دموکراتیک تعیین شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «democratically» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/democratically