فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dime

daɪm daɪm

شکل جمع:

dimes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C1

مسکوک ده سنتی(آمریکایی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The admission costs a dime.

ورودیه یک دایم (ده سنت) است.

We didn't even make a dime!

حتی یک غاز هم کاسبی نکردیم!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Nowadays, writers are a dime a dozen.

امروزه نویسنده از در و دیوار می‌بارد.

This car can turn on a dime.

این ماشین در جاهای خیلی باریک هم دور می‌زند.

Her bicycle stops on a dime.

دوچرخه‌ی او در جا ترمز می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dime

  1. noun street name for a packet of illegal drugs that is sold for ten dollars
    Synonyms:
    dime-bag thin dime ten cents ten-cent piece short bit thin one ten-center

Idioms

a dime a dozen

فَت‌وفراوان، همه‌جا ریخته است، به‌وفور یافت می‌شود، مثل ریگ بیابان، خزوخیل، فراوان و کم‌ارزش

on a dime

(امریکا ـ عامیانه) دقیقاً در جایی، در محدوده‌ی بسیار کمی

ارجاع به لغت dime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dime

لغات نزدیک dime

پیشنهاد بهبود معانی