شکل جمع:
dimesمسکوک ده سنتی(آمریکایی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The admission costs a dime.
ورودیه یک دایم (ده سنت) است.
We didn't even make a dime!
حتی یک غاز هم کاسبی نکردیم!
Nowadays, writers are a dime a dozen.
امروزه نویسنده از در و دیوار میبارد.
This car can turn on a dime.
این ماشین در جاهای خیلی باریک هم دور میزند.
Her bicycle stops on a dime.
دوچرخهی او در جا ترمز میکند.
فَتوفراوان، همهجا ریخته است، بهوفور یافت میشود، مثل ریگ بیابان، خزوخیل، فراوان و کمارزش
(امریکا ـ عامیانه) دقیقاً در جایی، در محدودهی بسیار کمی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dime» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dime