امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dismiss Criticism

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
رد کردن انتقاد/ نادیده گرفتن انتقاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The politician dismissed criticism of his policies.
- سیاستمدار انتقادات از سیاست هایش را رد کرد.
- She dismissed the criticism as unfounded.
- او انتقاد را بی اساس دانست و رد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dismiss criticism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dismiss criticism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dismiss-criticism

لغات نزدیک dismiss criticism

پیشنهاد بهبود معانی