آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Dismiss Criticism

معنی dismiss criticism | جمله با dismiss criticism

collocation

رد کردن انتقاد/ نادیده گرفتن انتقاد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The politician dismissed criticism of his policies.

سیاستمدار انتقادات از سیاست هایش را رد کرد.

She dismissed the criticism as unfounded.

او انتقاد را بی اساس دانست و رد کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dismiss criticism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dismiss criticism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dismiss-criticism

لغات نزدیک dismiss criticism

پیشنهاد بهبود معانی