گذشتهی ساده:
DNFedشکل سوم:
DNFedسومشخص مفرد:
dnfsوجه وصفی حال:
dnfingشکل جمع:
dnfsشکل نوشتاری دیگر این لغت: dnf
DNF مخفف عبارت did not finish است.
در معنای دوم همچنین در حالت گذشتهی ساده و شکل سوم میتوان از DNF'd بهجای DNFed استفاده کرد.
ورزش به خط پایان نرسید، عدم اتمام، به پایان نرساند، ناتمام (عبارتی که نشان میدهد ورزشکار شرکتکننده به هر دلیلی قادر به تکمیل و اتمام مسابقه نبوده است)
He was frustrated to see DNF next to his name.
او از اینکه کنار نامش «به خط پایان نرسید» نوشته شده بود، ناامید شد.
After a sudden injury, the cyclist had no choice but to accept a DNF.
پساز آسیبدیدگی ناگهانی، دوچرخهسوار چارهای جز پذیرش DNF نداشت.
ورزش (مسابقهها و رویدادهای ورزشی) به پایان نرساندن، به خط پایان نرسیدن، به اتمام نرساندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The racer DNF'd the event when his bike broke down.
شرکتکننده بهدلیل خراب شدن دوچرخهاش نتوانست مسابقه را به پایان برساند.
He was leading the marathon but unfortunately DNFed due to an injury.
او در ماراتن درحال پیشتازی بود اما متأسفانه بهدلیل آسیبدیدگی نتوانست مسابقه را به اتمام برساند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «DNF» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dnf