فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Downshift

ˈdaʊnʃɪft ˌdaʊnˈʃɪft

معنی و نمونه‌جمله

verb - intransitive

(دنده‌ی اتومبیل) دنده را از سنگین به سبک‌تر عوض کردن، دنده‌ی معکوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

When we reached the foothills, we had to downshift.

وقتی به کوهپایه رسیدیم مجبور شدیم، با دنده‌ی پایین‌تر برویم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت downshift

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «downshift» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/downshift

لغات نزدیک downshift

پیشنهاد بهبود معانی