فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Downside

ˈdaʊnsaɪd ˈdaʊnsaɪd

شکل جمع:

downsides

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

عیب، نقطه‌ضعف، نقطه‌ی منفی، جنبه‌ی منفی، عارضه، زیان، روی بد سکه، بعد منفی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

One downside of traveling alone is feeling lonely at times.

یکی‌ از معایب تنها سفرکردن این است که گاهی‌اوقات احساس تنهایی می‌کنید.

The downside of eating too much junk food is weight gain.

بعد منفی مصرف زیاد غذاهای ناسالم، افزایش وزن است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

One downside of living in a big city is the high cost of living.

یکی از جنبه‌های منفی زندگی در شهر بزرگ، هزینه‌ی بالای زندگی است.

noun uncountable

اقتصاد کسادی، کاهش قیمت، زیان، روند نزولی قیمت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The price of gold is on the downside.

قیمت طلا روبه‌کاهش است.

The downside of the stock market was evident as prices continued to drop.

با ادامه‌ی کاهش قیمت‌ها، روند نزولی بازار سهام مشهود بود.

noun

بخش زیرین، قسمت پایین، زیر، پایین

a wooden shelf with five hooks on the downside

طاقچه‌ی چوبی با پنج قلاب در زیر آن

They lived in the downside of house.

آن‌ها در پایین خانه زندگی می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد downside

  1. noun a negative aspect of a situation
    Synonyms:
    problem trouble disadvantage drawback inconvenience fault flaw defect minus

ارجاع به لغت downside

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «downside» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/downside

لغات نزدیک downside

پیشنهاد بهبود معانی