امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Einstein

ˈaɪnstaɪn ˈaɪnstaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(گاهی با E کوچک) آدم بسیار باهوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
آلبرت انشتاین (فیزیکدان آمریکایی ـ متولد آلمان)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد einstein

  1. noun Physicist born in Germany who formulated the special theory of relativity and the general theory of relativity; Einstein also proposed that light consists of discrete quantized bundles of energy (later called photons) (1879-1955)
    Synonyms: albert einstein
  2. noun Someone who has exceptional intellectual ability and originality
    Synonyms: genius, mastermind, brain, brainiac

ارجاع به لغت einstein

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «einstein» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/einstein

لغات نزدیک einstein

پیشنهاد بهبود معانی