نخبه، نابغه، فرد بسیار باهوش، مغز متفکر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The brainiac in our class always aces every test.
مغز متفکر کلاس ما همیشه در هر آزمونی رتبهی اول میشود.
The brainiac at the science fair won first place.
نابغه در نمایشگاه علمی مقام اول را کسب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brainiac» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brainiac