آخرین به‌روزرسانی:

Brainiac

ˈbreɪniˌæk ˈbreɪniæk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

نخبه، نابغه، فرد بسیار باهوش، مغز متفکر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The brainiac in our class always aces every test.

مغز متفکر کلاس ما همیشه در هر آزمونی رتبه‌ی اول می‌شود.

The brainiac at the science fair won first place.

نابغه در نمایشگاه علمی مقام اول را کسب کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت brainiac

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brainiac» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brainiac

لغات نزدیک brainiac

پیشنهاد بهبود معانی